خلاصه داستان: فیلم از کودکی سلطان حسین فتاحی در خانوادهای فقیر آغاز میشود؛ روزهایی که او با ناملایمات و سختی های روزگار دست و پنجه نرم میکرد و با تلاش بسیار و ریسک پذیری بالا به رویا های خود رسید و کارخانه امرسان را بنا نهاد داستان پر است از صحنههای الهامبخش: شکستها، دوباره برخاستنها، و ساختن آیندهای که به هزاران نفر شغل و امید بخشیده است.